پروازم دهید با نوای کربلایی تان...



دلم گرفته است خدایا..

بندگی هایم به درگاهت بی عطر و ساده شده

اما توقعاتم از "تو" چقدر سخت و زیاد است

دلم به اندازۀ تمام عمر و تمام نفسهایم برایت تنگ است

کی میشود به "تو" برســـم؟

به "تو" یی که تمام هستی ام از "تو" ست..

پر ِ پروازم آرزوی هرلحظه پریدن دارد

اما زمین دست و پایم را بسته و درگیرم کرده

شهــــــــــــدا...

شما را قسم به پاکی دلتان، شفاعتم کنید

دیگر تابی در دلم برای تحمل نمانده

پروازم دهید با نوای کربلایی تان...

یا حســـــــــــین

هفته دفاع مقدس مبارک



سلام بر شهدایی که بی توقع ،

جان خود را برای اعتلای اسلام تقدیم کردند ،

در هفته دفاع مقدس یاد و خاطره شان گرامی باد ...

شادی روح امام(ره) و شهدا صلوات

تشیع 92 شهید گمنام


چه روایت زیبایی است شهـادت ..
هر شهـید بهانه ای است برای آغاز روایتی دیگـر..

روایتی از جنس خون؛ روایتی از جنس خـدا..

روایتی که خونبهایش تنهــا خـداست.


اللّهــم الرزقنـا توفیق الشهــادة فی سبیــلک


 اللّهــم الرزقنـا توفیق الشهــادة فی سبیــلک

 اللّهــم الرزقنـا توفیق الشهــادة فی سبیــلک

 اللّهــم الرزقنـا توفیق الشهــادة فی سبیــلک

دستور العمل قبل از خواب از پیامبراکرم


پیامبربه حضرت فاطمه فرمود:ای فاطمه! مخواب مگر انگاه که این چهار عمل را انجام

داده باشی.اولا یک ختم قران بخوان و بخواب ودیگر یک حج ویک حج عمره بجای اور

 وبخواب سوم آن که همه مومنین را از خود راضی گردان وچهارم آن که من وهمه انبیا را

شفیعان خود قرار دهی.و سپس فرمود خداوند به جهت لطفی که به تو و پدر تو دارد این

دستور را به قدری اسان قرار داد تا شما وشیعیان عمل نمایید و اجر و مزد بسیاری برای

شما خواهد بود.هرگاه سوره «قل هو الله احد» را سه مرتبه بخوانی ثواب یک ختم

 قران را
خواهی برد و هرگاه تسبیحات اربعه را بگویی صواب حج و عمره برده ای و

 هرگاه طلب
مغفرت جهت اموات نمایی همه انان از تو خشنود می گردند و هرگاه بر

 من وسایر انبیاء
صلوات فرستی همه انها شفیعان تو خواهند بود ، به این قسم:

اللَّهُمَّ صَلِّ علی محمَّدٍ وَ آلِ محمَّد اَللّهُمَّ صَلِّ علی جمیع
 الانبِیاءِ وَ المُرسَلین.

تزريق وهابيت به اسلام، مخدر جديد در بازار حيله‌‌هاي غرب براي خاموشي بيداري اسلامي است

شما نبايد دين داشته باشيد چرا که دين واحد به شما اتحاد و قدرت تعقل مي‌دهد در نتيجه اگر مسلک بي ديني را نمي ‌خواهيد در درياي فرقه هاي نو ظهوري که غرب ساخته است غرق شويد ، اين بخشي از تفکرات غرب است که در اين گزارش به آن مي‌پردازيم.
همانطور که در گزارش قبل خوانديم،غرب با ريختن برنامه‌اي دقيق که از آن به عنوان "غرب زدگي" ياد مي‌شود در راستاي تلاشي بنيان خانواده و در نتيجه جامعه برآمد تا با استفاده از اين موضوع جهان اسلام را از مسير  اصليش منحرف کرده تا به نابودي کشاند و همانطور که اشاره شد براي رسيدن به اين اهداف شوم خود سعي در از بين بردن اصول اصلي اسلام براي زندگي، از عادي کردن گناه، وارد کرن مال حرام در زندگي و تخريب زن به عنوان بنيان خانواده داشته است.
 
اما مسئله غرب‌زدگي به دليل بيداري اسلامي و آگاهي رساندن به مرد نتوانست غرب را به اهداف کثيف مورد نظر خود تمام و کمال برساند در نتيجه آن‌ها دست به اقدام ديگر زدند که اين روزها شاهد آن هستيم و آن مسئله "فرقه گرايي"است که در اين گزارش به برسي آن مي‌پردازيم.
 
تفکر غرب در رابطه با دين

 
غرب می‌گوید؛ شما نبايد دين داشه باشيد، چرا که دين به شما راه و روشي نشان مي دهد که ما نمي‌خواهيم، دين به شما انديشيدن ياد مي‌دهد، دين شما را پايبند مي‌کند و ما پايبند بودن را نمي‌خواهيم شما بايد فکر کنيد که بدون دين آزاديد اما در خفي اسير ما هستيد، فقط به نداي هوستان گوش دهيد زيرا آن محدوده‌اش مشخص است در نتيجه ديگر متوجه اطرافتان نمي‌شويد که ما چه کار مي‌کنيم و چه مي گذرد بنابراين ما با نشان دادن لذت‌هاي زود‌گذر دنيا شما را درگير آن مي‌كنيم و شما با غرق شدن در آن از دين خارج ‌‌‌‌‌‌‌‌ مي‌شويد.
 

ادامه نوشته

من به اندازه بندگي ام مزد اين ماه را از صاحبخانه ميگيرم

از تو ممنونم که مرا به ضيافت رمضان، ماه رحمت و بخششت راه و در زير بار نعمتهاى بيکرانت جاي دادي، از تو ممنونم که مرا بر روزه اين ماه و نماز و عبادتش به آخرين شب رساندي.

ايستگاه آخر

بايد پياده شوم

ندايي در گوشم گفت مسافر رمضان به آخر رسيدي 

حرف رفتن است ....

نگراني از فاصله است 

هراس دور شدن دوباره است


حرف از رفتن رمضان را با كدامين زبان و كدامين كلمات جفت و جور كنم كه شرمندگي ام داخلش نباشد!؟ 

حق را ادا کرده باشم و دين بر گردن حقيرم نگذارم 

از دعاي وداع آغاز مي کنم

از نگراني ام و از التماس هايم به خدا

خدايا از تو مي خواهم به ذات بزرگوار و كاملت كه اگر گناهى به گردن من باقى مانده است 

كه آنرا نيامرزيده اى يا مى خواهى مرا به جرم آن عذاب كنى يا بدان مرا بسنجى ، ببخشي

و از اعماق وجودم مى خواهم كه سپيده دم طلوع نكند تا تو آنها را بر من نبخشيدي

از تو ممنونم که مرا به ضيافت رمضان، ماه رحمت و بخششت راه دادي و مرا در زير بار نعمتهاى بيکرانت جاي دادي

از تو ممنونم که مرا بر روزه اين ماه و نماز و عبادتش به آخرين شب رساندي

و هزاران بار از تو ممنونم که مرا يارى كردى بر انجام فرائض اين ماه 


خدايا بر من منت گذار و از من بپذير اعمالي را که در ضيافت تو به انجام رساندم

خدايا از تو مي خواهم بهترين گذشت و عفو و چشم پوشى و آمرزش را بر من داشته باشي

خدايا از تو مي خواهم هر خير و خوبي و مطلوبي را به رسم لطف و کرامتت بر من عطا کني 

به حق بزرگترين و بهترين ماهي که بر من گذشت، نگهدارى دين و رهايى از دوزخ  را نصيبم کن

وداعى كه من از اين ماه مى كنم وداع فنا و مرگ گناههانم قرار ده و در عوض توفيق
سال آينده را نيز بر من عطا کن

و جز اين چه بخواهم از تو 

سفره‌هاي ضيافت نور در آخرين روزها يک به يک برچيده مي شود

آخرين دعاها، سوره‌ها، نيايش ها، التماس ها، اشک ها يا رب يا رب ها خوانده مي‌شود و اشک بي قراري سر ريز مي شود

مرا آفريدي و به من نام هاي زيباي خودت را ياد دادي تا در قدر رمضان يا بهتر بگويم در قلب رمضان تو را به هزار و يک اسم بخوانم 

آنچه در اين ماه بر من گذشت سراسر خير و برکت بود

واينک به پايان رسيدم

نگرانم 

از قول و زنجيري که پاي شيطان را باز مي کند و مرا از تو دور مي کند

ميخواهم به برکت اين ماه از تو بخواهم که کمکم کني 

آنگونه که در اين روزها دور بودن از شيطان را ياد گرفتم

در تمام سال آن را اجرا کنم

بگذشت مه روزه، عیــد آمد و عیــد آمد
 
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد

 


 
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ

وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَ

اَهْــــــــــلَ الْعَفْوِوَالرَّحْمَةِ

وَاَهْـــلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ


اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً] وَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ

تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى

اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْه ُعِبادُکَ الْصّالِحُونَ

 
بارالها، به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى از تو می ‏خواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى و از هر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو می طلبم آنچه بندگان شایسته‏ات از تو خواستند و به تو پناه می برم از آنچه بندگان خالصت‏ به تو پناه بردند.
 
خدایا!  
فطر از فطرت است و فطرت ما را به اولین روز آفرینش بر می گرداند.
 
 
مهربانا!  
 
از خاک بودنم مرا از پرواز باز خواهد داشت و از آنجا که دوستم داشتی، رهایم نکردی؛  
 
بهار رمضان را در چرخش ایام بر سر راهم قرار دادی تا سر و تن، دل و جان خودم  را در بارش بارانهای رحمت تو، از هر چه آلودگی و سنگینی و گرد و غبار بزداییم و طاهر شوم.
 
پروردگارا!  
 
تو مرا به مهمانی ات فرا خواندی تا در برابر نگاهت، در حضور باشکوه و مهربانت، در بارگاه معنوی ضیافت نورانی ات دوباره به یاد فطرتم بيفتم !
 
از وابستگی ها، دلبستگی ها، شبکه رکودآور روزمرگی ها، بگذرم و روح تنها و دل پ‍‍ژمرده ام را، در آن اعماق بیابم و با آیینه ای از زلال خوبی ها و پاکی ها به نماز فطر تو بیایم ...
 
من به اندازه لياقت بندگي ام مزد اين ماه را از صاحبخانه ميگيرم
 
اگر کم گذاشتم اگر بلد نبودم اگر ياد نگرفتم  توقع بي جا ندارم
 
لياقت من برداشت همان ميوه اي است که در طول اين فصل بندگي کاشتم
 
هرچند که  هميشه کم و بد بندگي کردم
 
انگار بندگي کردن را بلد نيستم
 
اما به هر حال مي دانم بنده ام
 

گر بخواني ور براني بنده ايم

 
بر من ببخش آنچه در اين ماه در جايگاه بندگي ام کم گذاشتم
 
و به من از سر لطف و کرم هميشگي ات آنچه را که به خوبان و پاکان و مخلصانت مزد مي دهي ، مزد طاعت بده

 
و در آخر
 
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
 
آمين يا رب العالمين


18 وزير کابينه چگونه از بهارستان راي اعتماد خواهند گرفت؟

در حالي وکلاي ملت از هفته آينده راي اعتماد به وزراي پيشنهادي را آغاز خواهند کرد که همه منتظرند تا ببينند بهارستان چه گزينه‌هاي را تائيد خواهد کرد.

عصر روز يکشنبه‌13 مردادماه  مراسم تحليف حجت‌السلام و المسلمين حسن روحاني در حالي برگزار شد  که  رئیس جمهور دو هفته فرصت داشت اسامي هيئت‌ وزيران را جهت اخذ راي اعتماد به مجلس معرفي کند چرا که ماده 204 آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی  تصريح مي‌کند «ظرف دو هفته پس از انجام مراسم تحلیف و یا بعد از استعفاء یا سقوط دولت، کتباً اسامى هیأت وزیران را به‏ همراه شرح حال هر یک از وزیران و برنامه دولت تسلیم مجلس ‌می‌نماید. رئیس مجلس مکلف است در اولین فرصت در جلسه علنى وصول معرفى‏نامه وزیران را اعلام و پس از قرائت دستور تکثیر آن را صادر نماید».

اما رئيس جمهور به محض انجام مراسم تحليف از زمان نهايت استفاده را کرد و در همان جلسه، اعضاي  کابينه آينده خود را معرفي کرد تا مجلس بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي را شروه کرده و راي اعتماد بدهد که اين کار حجت‌السلام و المسلمين حسن روحاني از طرف رئيس مجلس شوراي اسلامي زرنگي قلمداد شد و علي لاريجاني گفت اين اقدام را به فال نيک مي‌گيريم.


ادامه نوشته

 پایداری اسرا در ماه رمضان به روایت سرهنگ‌ جلال‌دوست

پایداری اسرا در ماه رمضان به روایت سرهنگ‌ جلال‌دوست

مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان شمالی که هفت سال در اسارت بعثی‌ها بوده است، توکل،‌توسل و قناعت را عامل پایداری اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق می‌داند.

سرهنگ سعادت جلال‌دوست در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا می‌گوید:با کمترین امکانات روزه می‌گرفتیم. نانی به ما می‌دادند که نصفش خمیر بود و یک چهارم نان ایرانی و آش به اندازه 10 قاشق. «ساعت 4 »‌بعداز ظهر باید داخل اردوگاه و به اصطلاح فضای آسایشگاه می‌رفتیم و غذای افطاری و سحری را با هم می‌گرفتیم که 10 قاشق برنج بیش نبود با خورشتی که گوشت هم نداشت و فقط آب بود.

در اسارت سالی یک‌بار هم به ما انگور نمی‌دادند و هندوانه‌ای که سه تایش را برای 100 نفر می‌دادند. ما آن را با قاشق می‌تراشیدیم تا به همه برسد. ماه رمضان با هوای گرم عراق و امکانات کم بسیار سخت بود اما آزاده‌ها صبور بودند.


شیخون


شبیخون

بسیجیا شبیخون،دل آقا نشه خون

جنگه ولی بی ترکش،با آرامش بی ارتش

کی گفته جنگ تمومه،خواب و خوراک حرومه

تازه شروع کاره،موشکا شد ماهواره

به جای شیمیایی،فیلم های سینمایی

به جای تانک و موشک،شبهه و تردید و شک

به جای جنگ و جدل،سی دی های مبتذل

به جای جنگ و فریاد،اسلحه شد اعتیاد

میگن باید شاد باشیم،میخوان که معتاد باشیم

حال و هوایی تازه، نعشگی و خمیازه

خدا و دین غریب شد،دینداری هم عجیب شد

چفیه عار و ننگ شد، بد حجابی قشنگ شد

شهید شده فراموش،غیرتا گشته خاموش

اما ماها بیداریم،از هرزگی بیزاریم

ماها آماده هستیم،سربندامونو بستیم

سربند یا فاطمه،کارو میده خاتمه

با سربند یا عباس،با شوروعشقو احساس

با سربند یا حیدر، میشیم فدای رهبر




اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

منبع: فدایی ولایت

10 دلیل برای زنده باد به نظام

نویسنده وبلاگ طنز سیاسی نوشت:

1. چرا نظام پیروز اصلی انتخابات بود؟ بهتر از همه می دانید که اهل شعار دادن نیستم. به نظر من، این بار  نظام جمهوری اسلامی برنده اصلی انتخابات بود و بازنده اصلی دو گروه بودند: اول کسانی که با صحنه آرایی های خاص و بازی های پشت پرده قصد آسیب رساندن به جریان اصولگرایی را داشتند. بارها خیانت کردند و در یک سال و نیم اخیر اقتصاد ایران را به خاک مذلت نشاندند و وقتی فضا را مهیا دیدند، پیام دادند که یا ما را تایید صلاحیت می کنید و اجازه می دهید با کوله باری از فساد و انحراف در انتخابات شرکت کنیم، یا با انتخابات زیر 50 درصد رو به رو می شوید و نمی توانید حماسه سیاسی را محقق کنید. گروه دوم هم کسانی بودند که با مشاوره های غلط و تعصبات بی جا، مانع از ائتلاف اصولگرایان شدند و تیشه به ریشه این جریان زدند. خود من تا روز 22 خرداد محکم و استوار پای دکتر جلیلی ایستادم، اما از ظهر همان روز خطر روحانی را به شدت احساس کردم و سعی کردم درست و منطقی تصمیم بگیریم. دستم هم به جایی بند نبود که بتوانم حرفم را بزنم و به همان یکی دو نفری که دسترسی داشتم خبر دادم اما... بماند!

این را هم بگویم که رای‌م به جلیلی بود...اما بادلخوری!

2. تبریک به کاندیدای منتخب. به آقای روحانی تبریک می گویم. اختلافات زیربنایی و روبنایی ما با ایشان به کنار، اما هرچه باشد او منتخب مردم فهیم و بزرگ ایران است. ما که مثل برخی اوباش حامی موسوی و کروبی نیستیم که به رای ملت تمکین نکنیم و منتخب ملت را دروغ گو و کودتا چی بخوانیم. اتفاقا ما می خواهیم با تمکین به رای ملت نشان دهیم که یک ملت ولایتمدار واقعی باخت‌ش را می پذیرد و به طرف مقابل هم تبریک می گوید، حتی اگر کاندیدای برنده فقط با اختلاف یک درصد رای آورده باشد. اعتقاد من این است که هر کدام از ما باید به سهم خودمان به او تبریک بگوییم و برایش آرزوی موفقیت در خدمت رسانی به مردم کنیم.

3. با این اتفاق، موسوی و کروبی را باید اعدام کرد. شاید برای شما مسخره باشد ولی این انتخابات از جهاتی مبارک بود. انتخاب روحانی آن هم با رای حدودا 50 درصدی نشان داد که سلامت این نظام به قدری زیاد است که دشمنانش هم انگشت به دهان ماندند. امروز بی بی سی مثل سگ های تشنه هَل هَل می زد، اما دریغ از قطره ای آب گندیده. واقعا چگونه می شود نظام‌ی که حاضر نشد یک یا دو درصد، رای یک کاندیدا را نادیده بگیرد و انتخابات را به دور دوم بکشاند، یازده و نیم میلیون رای موسوی و کروبی را بالا بکشد و به اصطلاح در انتخابات تقلب کند؟ این انتخابات نشان داد چقدر این نظام مظلوم بود و ظالمان چه ناجوانمردی هایی در حق اش کردند. فرد منتخب ملت هم بداند، نه تنها حقی برای رهایی موسوی و کروبی از حصر خانگی ندارد بلکه باید ساز و کاری بچیند که نظام این دو جنایت کار را در میدان اصلی شهر و در برابر انظار عمومی بازخواست کند و حکم شان را جاری نماید.

4. از روحانی نمی ترسم. روحانی آنقدر هم که ظاهرش نشان می دهد ترسناک نیست. او ظرفیت به چالش کشاندن نظام را ندارد. اهل تعامل است و ترسو. یعنی بدتر از احمدی نژاد نخواهد شد. حداکثر بتواند تنش هایی ایجاد کند. او رای متزلزلی دارد و دولتش ائتلافی از کارگزاران و اصلاحاتی ها و برخی مستقلین و... خواهد بود. این تیم هم یکپارچکی به چالش کشیدن نظام را نخواهد داشت. کارگزارانی ها محافظه کارند و اصلاح طلبها تندرو.. این دو هیچ وقت در عمل مکمل های خوبی برای هم نبودند. به این ائتلاف شان نگاه نکنید، تفاوتهای ماهوی زیادی با هم دارند. به نظر من روحانی برای سفید کردن خودش به میدان آمده نه برای زرد و قرمز شدن، پس باید قوائد نظام را بپذیرد. خودش خوب می داند که نظام چه آتوهایی از او دارد. از طرفی روحانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، عضو  مجلس خبرگان و نماینده رهبری انقلاب در شورای عالی امنیت ملی بود و هست. از قدرت مقام معظم رهبری و نفوذ کلامش به خوبی آگاه است و می داند که با چه نظام و رهبر مقتدری رو به رو است و مجبور است با نظام تعامل کند، برای همین دست به اقدامات خاص نخواهد زد. البته بیکار هم نخواهد نشست و برای راضی کردن دل بعضی ها هم که شده اقدامات تنش زایی صورت خواهد داد تا میدان خالی از عریضه نباشد اما این چالشها قابل مدیریت اند و به همین سبب من ترسی از او ندارم. معمولا اشرافیون و لژ نشین ها با همه هارت و پورت شان، رگ خواب های ظریفی دارند که به راحتی می شود با همانها کنترل شان کرد.

5. اثبات خیلی چیزها به خیلی ها. احساس می کنم با این انتخابات خیلی چیزها به خیلی ها از جمله شخص من روشن شد. نمی خواهم مصداق بیاورم یا کسی را متهم به اشتباه و بی بصیرتی کنم چون همه چیز روشن و مشخص است. من به شخصه از بسیاری از دوستان و بزرگواران انتظار بیشتر از این داشتم، اما نشد که نشد! گاهی اوقات خود حق پنداری مزمن و دشمن سازی های بی مورد بلاهایی سر آدم می آورد که...!!همین قدر بگویم که ما اشتباه کردیم. حداقل دستاورد ائتلاف این بود که بازی به دور دوم کشیده شود. خدایی اش که بخوایم حساب کنیم این می شود که روحانی دارد با 500 تا 600 هزار رای اضافه تر رئیس جمهور می شود! فکر کنم موج ائتلاف می توانست حداقل دو تا سه میلیون رای به نفع اصولگرایی جمع کند.

6. فضای هفته جاری را امنیتی نکنیم. باید به حامیان روحانی اجازه داد که شادی کنند و از این پیروزی شان ابراز خوشحالی کنند تا تخلیه شوند. برای این حرفم دو دلیل دارم: اول اینکه پیروز شدن در انتخابات کمتر از پیروزی تیم ملی فوتبال نیست که تمام مردم در کل شهر به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. دوم اینکه نباید با امنیتی کردن فضا و جو دادن های الکی از ابتدا در کار دولت بعدی اخلال ایجاد کنیم و نشان بدهیم که از این انتخاب دماغ مان سوخت. به نظر من ورود بسیجی ها و لباس شخصی ها و پلیس ضد شورش و... نه تنها کمکی به عدم پایکوبی حامیان روحانی نخواهد کرد، بلکه باعث ایجاد درگیری و خدای نکرده اغتشاش خواهد شد و آن زمان، شیرینی این حضور حماسی بر کام ملت و رهبری عزیز تلخ خواهد شد. مردم از زد و خوردهای سیاسی خسته شدند و دیگ جوشان مردم در حال سوت کشیدن است، بگذاریم بیایند با انتخاب نامزدشان شادی کنند و تخلیه شوند و برایشان اثبات شود که فضای مملکت آن طوری که همین آقای روحانی در مناظرات می گفت امنیتی نیست. ما همچنان که برای احمدی نژاد حق برپایی جشن در خیابان های تهران قائل بودیم باید برای روحانی یا هر کاندیدای دیگر هم قائل باشیم.

7. حسن روحانی کار سختی پیش رو دارد. باور کنید دلم برای روحانی می سوزد. او نمی داند در آینده نزدیک که تب انتخابات فروکش کرد و همه چشم ها به او دوخته شد چه بلایی سرش خواهد آمد. فشارهایی که از سوی اصلاح طلبها، اصولگرایان، مجلسی ها، مردم و... روی او خواهد آمد باور نکردنی است. معضلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و بین المللی که نظام با آنها دست و پنجه نرم می کند و میلیون ها آدمی که چشم شان به برنامه ها و راهبردهای اوست، کمر روحانی را خم خواهد کرد.. حسن روحانی قول داده که قانون گرا تر از احمدی نژاد باشد، در کار دیگر قوا دخالت نکند، با سران دیگر قوا تعامل کند، اعتدال را برقرار کند و دهها قول دیگر.. اما یادش رفته که اجرایی کردن همه این قول ها کار او و دوستانش نیست. باور نمی کنید؟ تماشا کنید.

8. ما هم کار سختی پیش رو داریم. اینگونه نیست که فقط حسن روحانی و تیم مدیریت اش کار سختی پیش رو داشته باشند، خیر. ما هم کارهای خیلی خیلی سختی پیش رو داریم. اولین حرکت ما باید آسیب شناسی از 8 سال مدیریت اصولگرایان بر کشور و رفتاری که منجر به این شکست شد باشد. ما باید در گذشته مان تامل بیشتری کنیم، باید در مرز بندی های مان تجدید نظر کنیم، باید از اصولگرایی و اصولگرا تعریف مجددی ارائه کنیم، باید در صف بندی دوست و دشمن مداقه بیشتری کنیم، باید بدانیم اگر کسی تخلفاتی داشت نباید از دایره اصولگرایی به بیرون پرتش کنیم و روی اسمش خط قرمز بکشیم، باید در کنارش قرار بگیرم و با کمک و یاری رساندن به او به راه درست و صحیح رهنمون اش سازیم، البته اول باید بفهمیم خودمان در راه درست و صحیح هستیم!! باید ایستادگی و مقاومت را با خودسری و هرچه من گفتم، غلط نگیریم و احساس نکنیم هر مسیری که ما در آن قرار داریم حتما حتما راه حق است و خدشه ای هم به آن راه وارد نیست، باید خیلی کارها در این چهار سال انجام بدهیم تا در انتخابات آتی، با یک وحدت حداکثری رای را به نفع اصولگرایی تغییر دهیم.

می شود ، می توانیم.

9. خیلی هم بد نشد. به سادگی از کنار این موضوع رد نشوید. فرض کنید جلیلی رئیس جمهور می شد و نمی توانست فضای عمومی کشور، آشفتگی اقتصادی، معضلات فرهنگی و اجتماعی، چالشهای بین المللی و... را در طول سالهای پیشِ رو کنترل کند. می دانید بعد از چهار سال چه بلایی سر گفتمان انقلاب و بچه بسیجی ها و هیاتی ها و تفکر ناب اصولگرایی می آمد؟ باور کنید خدا خودش صحنه را مدیریت می کند. قطعا او به اموراتی آگاه است که به مخیله من و شما هم نمی رسد.

10.نکته ای که آقای روحانی باید مد نظرش باشد. آقای روحانی، شما کمتر از 51 درصد رای آوردید. اگرمعنی همین یک جمله را به درستی درک کنید، نتایج خوبی از آن خواهید گرفت. مجددا تکرار می کنم، "شما کمتر از 51 درصد رای آوردید"

الخیر فی ما وقع..


پ.ن:

شرمنده همه دوستان هستم، به زودی تاخیراتم در سرزدن به سنگرهایتان را جبران خواهم کرد. و ممنون و سپاسگزارم از همراهی همیشگی تان...


من رای می دهم

بسم رب الشهدا و الصدیقین

در نظر داشتم با قلم حقیرم، مطلبی در مورد رای دادن و انتخاب کاندیدای اصلح بنویسم.

ولیکن دیدم هر مطلبی هم بنویسم به قوت و کیفیت و کمال گفتۀ جناب دکتر غلامعلی حداد عادل که دقایقی پیش انصراف خود از کاندیداتوری ریاست جمهوری را اعلام کردند، نمی توانم بنویسم و نخواهم توانست.

هرچند که تاسف بسیار خوردم بخاطر انصراف دکتر حداد عادل، اما از همین سنگر اعلام میکنم که جناب دکتر حداد عادل عزیز و بزرگوار، جای شما همیشه در قلب ملت ایران محفوظ است و این حقیر به نوبه خود به شما استاد و سرور بزرگوارم قول میدهم با توجه به نصایح و گفته های رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت «امام خامنه ای» و نصایح و گفته های بزرگوارانی همچون شما عزیز انتخاب خود را اصلح نمایم، و تقاضا دارم دعایمان کنید که بسیار محتاج دعای خیرتان هستیم.

قسمتی از متن نامه انصراف حدادعادل به این شرح است:

با انصراف خود از مردم عزیز می­خواهم معیارهای مورد نظر رهبری معظم انقلاب را در رای دادن به نامزدها دقیقا رعایت کنند و به کسانی رأی دهند که به مبانی جمهوری اسلامی معتقد بوده و شجاع و بانشاط و توانمند باشند و از گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای مورد نظر امام و رهبری حمایت کنند و پاسدار خون شهیدان و فداکاریهای ایثارگران عزیز و خانواده­ معظم شهدا باشند تا درخشش انقلاب اسلامی در فضای ظالمانه و ظلمانی نظام سلطه­ ی جهانی روز به روز افزونتر گردد.

لینک مرتبط : غلامعلی حدادعادل از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد


علیرضای کوچولو و آرمیتای عزیز؛ از شما معذرت می‎خواهیم!

علیرضای کوچولو و آرمیتای عزیز؛ از شما معذرت می‎خواهیم!

 سلام!

چه قدر خوب است که شما هنوز آن قدر، بزرگ نشده‌اید که مثل بزرگترها حوصله دیدن چهار ساعت برنامه تلویزیونی را داشته باشید!

شاید هم در کنار پدربزرگ و مادربزرگ، در کنار مادر و در غیاب پدر؛ بخشی از برنامه را دیده‌اید.

شاید شما حرف‌های "عجیب و غریب" یک عده آدم سیاست‌زده را متوجه نمیشدید ولی خوب بغض‌های در گلو، خوب! تاسف خوردن‌های پدربزرگ، خوب! شانه‌های لرزان مادربزرگ را می‌فهمید.

من معتقدم شما بهتر از دیگران، بهتر از همه، حتی بزرگترها معنی "گریه‌های مادر" را می‌فهمید.

من بدون مقدمه دیگری از شما معذرت می‌خواهم!

از شما معذرت می‌خواهم به این علت که فرمانده سابق جنگ و سیاستمدار و اقتصاددان امروز، پایداری بر حقوق ملت را ، صیانت از خون پدران شما را "افراط" می‌داند و می گوید: «برخی فقط شعار مقاومت می دهند،مقاومت کنیم اما مردم گرسنه بمانند؟»  و به یاد نمی‎آورد که برای این مقاومت، پدران شما جان خود را فدا کرده‎اند.

 

از شما معذرت می‌خواهم، شخصی که خود را پدر سیاست ایران پس از انقلاب می‌داند، یکی از کارمندان کاخ الیزه را چوب می‌کند برای کوبیدن تاسیسات هسته‌ای که پدران شما برای ساختنش شهید شدند.

از شما معذرت می‌خواهم برای این جمله: "در آلماتی 2 آنها پیشنهاداتی کردند که می شد پیش رفت ولی آقای جلیلی نپذیرفت، گفتند غنی سازی 20 درصد را تعلیق و فردو را کند "کنید...

از شما معذرت می‌خواهم به خاطر آنکه شیخ دیپلمات مفتخر است که البرداعی در صفحه چندم فلان کتابش، آن قسمتی از رفتار نامشخص او را در آن جلسه کذایی که جز عقب نشینی برای ایران چیز دیگری نداشت، مثبت قلمداد کرده است و چرخش 6 هزار سانترفیوژ ساخته شده را که سرخ است به خون پدران شما، عامل تعطیلی کارخانه‎هایی می‎داند که امریکای کدخدا تحریم کرده است، و به روی خود هم نمی‎آورد که آن سانتریفیوژهایی که امروز می‎چرخد، نمادی است برای استقلال کشور و نه 6 هزار سانتریفوژ تنها؛ همان چیزی که پدران شما خیلی خوب آنرا فهمیدند.

از شما معذرت می‌خواهم که عده‌ای به دنبال قفلی هستند که در سال‌های نه چندان دور بر در تاسیسات هسته‌ای زده شد و این قفل با کلید تدبیر پدران شما گشوده.

باب تاسیاست هسته‌ای با خون پدران شما گشوده ماند اما گویی  عده ای نه منافع ملی می‎شناسند، نه خون پدران شما را!

از شما معذرت می‌خواهم برای آنکه شاید یک لحظه و فقط یک لحظه، خانواده شما با شنیدن این اظهارات، شاید دلشان لرزید که نکند خون عزیزشان پایمال شود...

ولی برنامه 4 ساعته تلویزیون روی دیگری داشت. پا در میدان جنگ جا گذاشته، هموکه داغ بر دل دشمن گذاشته، دست از حمایت شهیدان برنداشته، محکم و متقن بر متوهمان شورید، به عده‌ای دیپلمات فلسفه و منطق انقلابی بودن در مذاکرات را درس داد و صیانت از امنیت و منافع ملی را برای نفر دیگر مشق کرد، برای دیگری تمایز جنگ و مذاکره را توضیح داد.

آری دلمان خوش است به اینکه آقا سعید جبهه‌ها نمی گذارد "سیاست زدگان بی سیاست"، "خواب زدگان در پی قدرت" و "گره اندازان در کار امت" حاصل تدبیر و خون پدرتان را به ثمن بخس بفروشند. دلمان خوش است به آقا سعید که از جنس پدران شماست، رزمنده است، جانباز است و انقلابی، نگاه به کلام رهبر دارد و توکل به خدایی که اکنون پدرهای شما در نزد او روزی می خورند.

راستی آرمیتا پدرت چقدر زیبا این شعر را می‌خواند:

از خون جوانان وطن لاله، خدا لاله، جانم لاله، حبیب لاله دمیده ..

منبع: رجا نیوز


رهبرا! بیعت ما با شما کاغذی نیست که موریانه آن را بخورد، بر قلب ماست

 رهبرا! بیعت ما با شما کاغذی نیست که موریانه آن را بخورد، بر قلب ماست

جمعی از دانشگاهیان و طلاب نامه‌ای برای تجدید بیعت و اعلام آمادگی برای خلق حماسه سیاسی به پیشگاه رهبر معظم انقلاب نوشتند.
 
این نامه که به امضاء 20 هزار نفر رسیده است، در راستای خلق حماسه سیاسی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران نوشته شده است.
 
متن این نامه بدین شرح است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
پیشگاه ولی امر مسلمین جهان و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران
 
حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی)
 
با عرض خالصانه‌ترین سلام‌ها و خاضعانه‌ترین احترام‌ها
 
اکنون با گذشت 33 سال از عمر با برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی، جانفشانی هزاران شهید پاک سیرت و ایثار گر جان برکف، نهال اصیل انقلاب اسلامی که به همت  امام راحل بزرگوار در این سرزمین جای گرفت، با رهبری حکیمانه و مدبرانه حضرتعالی به درختی تنومند و با صلابت بدل گردیده  است.
 
شجره طیبه‌ای که سایه دلپزیرش آرامش، امنیت و معنویت و ثمره بی‌نظیرش استقلال، عزت و آزادگی را نه‌تنها برای کشور ما به ارمغان آورده، که  اسوه و بارقه امیدی برای تمامی آزادگان و حق جویان جهان گردیده است. الگویی که علم اندوزی، آبادانی و سرافرازی در کنار استقلال، سلطه ستیزی و معنویت را  به همگان اثبات کرده است.
 
رهبر حکیم و بزرگوار
 
همه ما به عنوان فرزندان کوچک انقلاب اسلامی می‌دانیم و تمامی اندیشمندان منصف جهان نیز می‌دانند چنین الگوی موفق و بی بدیلی همچون خاری بر چشمان بدخواهانی است که سال‌هاست تلاش می‌کنند تا با سیاه نمایی سرویس‌های رسانه‌ای خود اعتماد به نفس ملت‌های آزاده جهان را تضعیف کرده و به جهانیان القاء نمایند که پیشرفت شما تنها تحت سلطه ما امکان‌پذیر است که هر بار با درخشش ملت شریف ایران در عرصه‌های گوناگون تاریک نماییشان هویدا می‌گردد.
 
از این روست که ملت پر افتخار ایران را همواره در مقابل خود و سیاست‌های بدخواهانه خود دیده، تمام امکانات خود را برای به زانو در آوردن این ملت عزیز بکار گرفته‌اند. و امروز هدف شیطنت‌های آنان انتخابات جاری کشور ماست.
 
آقا جان

 دیروز، فرمایشات عمیق و حکیمانه حضرتعالی را به گوش جان شنیدیم و با  قلب وجود به یاد سپردیم که دشمنان مردم ایران، به دنبال دلسرد کردن مردم، از رونق انداختن انتخابات و تأثیرگذاری بر انتخاب مردم هستند. دشمن به موازات تلاش برای سرد کردن انتخابات، در پی فردی است که ایران را به وابستگی، ضعف، عقب‌ماندگی در عرصه‌های مختلف و قرار گرفتن در مسیر سیاست‌های بیگانگان بکشاند. و تنها کسی می‌تواند بار سنگین عزت و پیشرفت کشور را به دوش بکشد و به جلو ببرد که انسانی شایسته، وارسته، مؤمن، انقلابی، «اهل استقامت و عزم و ایستادگی» و برخوردار از همت جهادی باشد.
 
رهبر عزیز و فرزانه
 
ما دوست شناسی و دشمن ستیزی را در درس انقلاب اسلامی و مدرسه  شما آموخته‌ایم و می‌دانیم هر گام که به عقب برداریم دشمن یک گام جلوتر می‌آید. بیعت ما با شما کاغذی نیست که موریانه آن را بخورد بر قلب ماست که با جان ما گره خورده است. و این زبان حال تمامی ملت رشید ایران است.
 
ما جمعی از همیاران پیشرفت انقلاب اسلامی، به مصداق آیه شرفه « یاایهاالذین امنو اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامرمنکم »، با تمامی توان، عزم و اراده خویش در راستای نشاط آفرینی، امید افزایی و خلق حماسه سیاسی در کشور تلاش خواهیم کرد و اطمینان داریم که ملت با عزت و شرف ایران بار دیگر دشمنانشان را روسیاه خواهند نمود.
 
آقای ما

 ما را دعا فرمایید، چشم ما به اشاره‌تان و گوش ما به رهنمودتان است.
 
و بدرستی که پیروزی نهایی از آن خداوند است.
 
براساس این گزارش، نامه یاد شده در تاریخ 29/2/1392 تقدیم دفتر مقام معظم رهبری شده است.


چه ساده‌اند آنها که می‌گویند نظر رهبری با فلانی است!

چه ساده‌اند آنها که می‌گویند نظر رهبری با فلانی است!

سید علی پرچم ولایت را با صلابت تمام در دست گرفته است و اجازه کمترین جسارتی به دشمن نمی‌دهد اما این صلابت، اقتدار و نیرو جز برای انجام وظیفه الهی نیست.

وه که چه ساده‌اند آنها که خیال می‌کنند برای آقا فرقی دارد چه کسی رئیس جمهور شود چه کسی نشود، وه که چه ساده‌اند آنها که می‌گویند نظر رهبری و حمایتش با فلانی است! چقدر ساده‌اندیش یا مغرض‌اند آنها که خیال می‌کنند امام امت دستوراتی پشت پرده برای حفظ قدرتش صادر می‌کند تا مثلاً با روی کار آمدن فلان کس خودش قوی‌تر شود! هرچند که برای خیلی‌ها باور کردنی نیست این آرامش تماشایی رهبرمان خامنه‌ای.

این را همه بدانند که تکیه گاه قدرت ولی خدا فقط و فقط مردم است؛ این مردم هستند که به نسبت بصیرتشان کار امام را آسان‌تر و یا سخت‌تر می‌کنند؛ ولی فقیه در اوج تقواست و اهل ظلم و دنیا طلب هم نیست وقتی چنین شخصی حاکم باشد مردم اصل ماجرا هستند؛ می‌بینیم جمله «مترقی‌ترین اصل اسلام ولایت فقیه است» چقدر صحیح است، شفاف‌ترین نوع مردمسالاری.

در این جنگ قدرت، امام امت حضرت خامنه‌ای منتظر حماسه بصیرت است او بدون هیچ دخالتی در انتقال قدرت همراه با دعای خود مردم را راهنمایی می‌کند برای انتخاب کاندیدای اصلح.

انتخاب اصلح یعنی 4 سال آرامش رهبرمان؛ باید بدانیم که وظیفه بزرگی روی دوش ماست؛ امتحانی که ما را برای ظهور مهدی آل محمد(ص) آماده می‌کند.

در این روزها باید صحنه را خوب ببینیم؛ بگردیم دنبال هماهنگ‌ترین دولت با ولی؛ بگردیم دنبال آنها که شیفتگان خدمت‌اند و نه تشنگان قدرت؛ آنها که قدرت برایشان بی‌ارزش است و فقط وسیله‌ای برای رسیدن به خداست.

آنها که سال‌ها نقشه نکشیده‌اند برای حضور در منصب ریاست جمهوری، به راهنمایی‌های راهبر گوش دهیم که راه را بشناسیم از چاه.

همه صبوری‌های اولیا خدا در برابر دسیسه‌ها جز برای این کلام خدا نبوده و نیست که «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ؛ ایستادگی در این راه بدون طغیان و سرکشی خویشتن و ایضاً همراهان که بزرگترین وظیفه رهبران آسمان بوده و هست».

ما امت رهبرمان خامنه‌ای تکیه گاه امنی خواهیم بود برای قدرت امام زمان (عج) در این آخرالزمان فتنه خیز... 

بر گرفته از : وبلاگ یادداشت‌های شخصی