مگر شاعرانی که مؤمن هستند و کارهای شایسته و بایسته میکنند و بسیار خدا را یاد مینمایند (و اشعارشان مردم را به یاد خدا میاندازد) و هنگامی که مورد ستم قرار میگیرند (با این ذوق خویش خود را و سایر مؤمنان را) یاری میدهند. و کسانی که ستم میکنند خواهند دانست که بازگشتشان به کجا و سرنوشتشان چگونه است!! [[«إِنتَصَرُوا»: کمک کردند و یاری دادند. مراد دفاع از اسلام و مؤمنان و پاسخ به هجاء باطل کافران با هجاء حق است. «مُنقَلَبٍ»: مرجع، بازگشت (نگا: کهف / 36). «یَنقَلِبُونَ»: برمیگردند. بازگشت میکنند (نگا: شعراء / 50).]]
از یه بزرگی پرسیدند / بهترین چیزی که میشه از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست ؛
با تعجب گفتم : چی ؟ دست ؟
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم کار بزرگی انجام دادیم که کوچکترین پاداشش رضوان خداونده
و ادامه داد که : حُبُّ الدُّنیا رأسُ کُلّ خطیئه
ماجرای نامه حاج قاسم سلیمانی به وزیر دفاع آمریکا(این اتفاق بعد از نامه اول و تهدید آمیز اوباما به امام خامنه ای(حفظه الله) اتفاق افتاده است)
سازمان ادارای پنتاگون از ۷ لایه حفاظتی تشکیل شده است که از این میان ۴ لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون میباشد. کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی ، اطلاعاتی و حفاطتی عبور کرده و مستقیم ، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار میگیرد.
ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمیخورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمیدارد … با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا مینشیند !
یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران … نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود !:
” اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد “
امضا : قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران
منبع : سهم خوبان
اگر ادمی یک اربعین به ریاضت بپردازد، امایک نماز صبح او قضا شود نتیجه آن اربعین« هَبَاء مَّنثوراً» خواهد بود.
میلاد با سعادت نبی اعظم (ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک
لطفا برای خواندن سخنان پیامبر (ص) به ادامه مطلب مراجعه کنید.
رمز موفقیت آیت الله خامنه ای
امام خامنه ای: نیکی به والدینم سبب همه توفیقاتم شد
بنده اگر در زندگی خود در هر زمینه ای توفیقاتی داشته ام، وقتی محاسبه می کنم، به نظرم می رسد که این توفیقات باید از یک کار نیکی که من به یکی از والدینم کرده ام، باشد. مرحوم پدرم در سنین پیری، تقریبا بیست و چند سال قبل از فوتش (که مرد 70 ساله ای بود) به بیماری آب چشم، که چشم انسان نابینا می شود، دچار شد.بنده آن وقت در قم بودم.تدریجا در نامه هایی که ایشان برای ما می نوشت، این روشن شد که ایشان چشمش درست نمی بیند. من به مشهد آمدم و دیدم چشم ایشان محتاج دکتر است. ادامه مطلب ...
در یکی از روزهای سال 1362، زمانی آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج می شد، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم». رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده ؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو.ٰ» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایسید، من می رم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره. بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم».
رییس جمهور گفت: «بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست». ...
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است |
روزهای زیادی از پیروزی انقلاب نگذشته بود. انقلاب نو پای ایران روزهای سختی را به خود دیده بود هنوز آرامش کامل در کشور برقرار نشده بود مردم و مسئولان سعی می کردند تا شرایط را به گونه ای مساعد به پیش ببرند.
همه چیز به خیال صدام محیا بود تا پیروزی غلبه بر سرزمین ایران را جشن بگیرد قدرت نظامی و حمایت ها از صدام به گونه ای بود که او را در موضع قدرت یک برنده واقعی می دانست. اما از همان روزهای اولیه جنگ و ساعتهایی که توپ های دشمن مردم بی دفاع شهرها را نشانه رفته بود هسته های اولیه مقاومت برای دفاع از شهرها شکل گرفت و این خود نشانه ای بود برای دشمن که ایرانی با تمام توان خود خواهد ایستاد.
جنگ شروع شده بود و امکانات ایران برای دفاع کم بود. کشورهای غرب و شرق با تحریم اقتصادی ایران و کمک به صدام جبهه سومی را برای ضربه زدن به ایران شکل داده بودند. حتی معمولی ترین تجهیزات دفاعی مثل سیم خاردار تحریم شد و این فشارها و دست خالی، جنگیدن را سخت می کرد. ایران تمام توان خود را می بایست به کار بگیرد. جنگ نابرابر بود و قدرت نیروهای مقابل جای مقایسه را با نیروی نظامی ایران نمی گذاشت. تنها قدرتی که جبهه ما را امیدوار می کرد توکل بر خدا و قدرت ایمان بچه ها بود.
در این شرایط ابتکارات نظامی و مهندسی می توانست نتیجه عملیات های ضد دشمن را جور دیگری رقم بزند. کم کم قدرت مهندسی جنگ آشکار شد. جهاد سازندگی مسئولیت پروژه های مهندسی را برای تهیه امکانات مورد نیاز برعهده گرفت. در هر بازه زمانی متناسب با شرایط پیشروی جنگ نیروهای مهندسی دست به ابتکارات جدیدی در این حوزه می زدند. ساخت پلها بر روی رودخانه های جنوب کشور که همواره از نظر دشمن به عنوان سد تلقی می شدند به ایران در رسیدن به پیروزی های بعدی جنگ کمک کرد.
ساخت پل بشکه ای بر روی رودخانه بهمنشیر در جهت شکستن حصر آبادان تلاشی بود که زمینه دستاوردهای بزرگی را در ساخت پل و پیشرفت های بعدی در این حوزه ایجاد نمود. پل بشکه ای عملیات ثامن الائمه (ع) با استفاده از بشکه های 220 لیتری و متصل کردن آنان به هم ساخته شد تا کار جابه جایی نیروها و امکانات را برای انجام عملیات شکست حصر آبادان محیا سازد.
پل خیبر که به عنوان شاهکارهای مهندسی جنگ در دنیا از آن یاد می شود بزرگترین پل شناور دنیا به طول 14 کیلومتر بود که بر روی هور زده شد. برای شناور ماندن پل از مواد پلیمری استفاده شد تا در صورت حمله هوایی دشمن به سرعت قابل تعمیر و تعویض باشد و در طول مسیر به پل اصلی قطعات یدکی نصب شد تا در صورت نیاز به سرعت عوض شود.
ساخت پل بعثت بر رودخانه وحشی اروند در عملیات والفجر 8 اتصال ایران را به فاو امکان پذیر کرد. با وجود مخالفت های اکثر نظامیان نیروهای جهاد با محاسبات دقیق و در گرمای طاقت فرسای جنوب این پل را در ماه رمضان ساختند و با لوله هایی با قطر 156 اینج دو ساحل اروند را به هم متصل کردند.
باتلاق های موجود در دشت های جنوب و نهرها و رودخانه های کوچک کار عبور دادن نیروها را با مشکل مواجه می کرد هر کدام از این موانع تاکتیک مخصوص به خود را می طلبید که نیروها با ساخت پلهای فایبرگلس، پل های شناور، پلیکا، فرشهای باتلاقی نیروها را در شبهای عملیات با کمترین تلفات جابه جا می کرد.